سفارش تبلیغ
صبا ویژن



دوباره پلک دلم میزند نشانه چیست/ شنیده ام که کسی میرود به مهمانی
برچسب ها: تلنگر (1)، | نظر بدهید

بسم رب الکعبه و رب المولود الکعبه

 ما بچه هیئتی ها وقتی که محرم و صفر تموم میشه ، خیلی غصه اینو میخوریم که چرا تموم شد دوران عاشقی و شور و گریه و زجه و معرفت. مدام از دلتنگی های خودمون نسبت به محرم و صفر حرف میزنیم و خداییش هم و بینی و بین اللهی خیلی دلمون تنگ میشه اما.......

راستشو بخواهید خیلبی بیشتر از اونی که دلم برا محرم تنگ بشه، نمیدونم چرا و چه حسیه که دلم برا ماه رمضون خیلی تنگ میشه. اونقدر که واقعا وقتی به دهه آخر ماه رمضون میرسیم دیگه کم کم حالم گرفته میشه و ناراحت تموم شدن ماه رمضونم.....

از یه عالمی شنیدم اولین چیزی که وارد صحرای محشر میشه ماه مبارک رمضونه. حالا چطوری و به چه شکلی قراره مجسم بشه و جزئیاتشو نمیدونم.

اما بچه ها دوباره داره ماه رمضون میرسه. دوباره داری ایام خوش زندگی واقعی که -انصافا ماه رمضونه که فقط ماه زندگیه- داره میاد و حتی منی که دارم لاف اینو میام که دلتنگ ماه رمضونونم اصلا فکری برا آماده شدن برای میهمانی خدا ندارم. نمی دونم از ما آدمها غافل تر هم توی این دنیا پیدا میشه که غفلت میکنیم تا از دست بدیم و بعدش میزنیم تو سرمون که از دست  دادیم و یه هفته ای تو فکریم که ایشالا سال بعد و .......... تو خود حدیث مفصل یخوان از این مجمل.....

بچه ها زندگیامون واقعا بچه بازی شده ها. همین فقط میریم، میایم، میخوابیم، میخوریم، یه وقتایی بیکارم که شدیم یه .......... . اما دنیا همین بچه بازی های ما رو خیلی جدی میگیره. جدی میگره و سفت میزنتمون زمین. بعضی وقتا هم طوری میزنه زمین که خودت نفهمی و چون نمی فهمی خوردی زمین، تلاشی هم برا بلند شدن نمیکنی و یهو میبینی آخر خط دنیایی و ........

بیاید یه کم حداقل بهش فکر کنیم. به این که کجای کاریم. با خومون داریم چیکار میکنیم. اصلا آیا واقعا این کاری که داریم میکنیم زندگیه یا مردگی و از این فرصت سه ماهه ای که هرسال دنیا به زندانیاش میده استفاده کنیم و یه تکونی به خومون بدیم و یه استرات‍ژی بچینیم و یه تلاشی بکنیم.... خدارو چه دیدی شاید تونستیم از دست پاسبونای این زندان فرا کنیم. حد اقل تا نزدیکای ماه رمضون سال بعد...... انشاءالله  



دوشنبه 89 خرداد 10


معما
برچسب ها: ایست!!!! (1)، | نظر/ این نوشته را چگونه دیدید؟

بسم رب الحسین (ع) سلطان عشق:

 

گاهی اوقات هنگامی که در تنهایی خودم کمی فکر! میکنم، برخی از حوادث و رخدادهایی که در اطرافم اتفاق می افتند، با دودوتا چهارتای این دنیایی و حساب و کتابهای حتی معنوی که سراغ داریم، قابل تحلیل نیستند.

یکی از چیزهایی که گاهی اوقات خیلی فکر من رو درگیر خودش میکنه اینه که چطور  میشه که یک نفر که سالها کارش چیزی نبوده جز حک کردن نقاط سیاه گناه و زنگار بر آیینه ی دلش، یکدفعه همه ی اون سیاهی ها رو پاک کنه و بشه یکی از اولیای خدا، اونوقت افرادی که یک عمر کارشون فقط دستمال کشیدن روی دل خوشون در درجه اول و روی دل این و اون در مرتبه بعدی بوده یه دفعه همون دستمال رو بزنن توی سطل پر از کثافت و یه دفعه بکشن رو دلشون و همه گذشته خودشون رو بریزند دور. خیلی فکرها به نظرم می رسید و خیلی نوشته ها به چشمم و خیلی صحبتها به گوشم. اما هیچ کدومشون قانعم نمیکرد. آخه خداهم عدالتی داره، سنتهایی داره. خودش گفته اگه در راه من جهاد کنید و توکل هم داشته باشید چه و چه..... . حالا بازهم کسی که یه دفعه میشه ولی خدا رو میگم خدا دلش خواسته به طرف لطف کنه از تو حق تو که به او نبخشیده پس به تو ربطیم نداره. اما این طرفشو خدایش نمیشه گفت طرف اختیار داشته و از این جور حرفها. من که تو کتم نمیره..... .

 تا اینکه یه دلیلی براش پیدا کردم که قابل قبول بود و میشد پذیرفتش. اون دلیل رو انشاء الله تو یکی از نوشته های  بعدیم براتون میگم. اما میخوام ببینم کسایی که دارن این نوشته رو میخونند آیا میتونن این مسئله رو حل کنند و جوابی برای این پرسش من دارند که منو قانع کنه یا نه ......؟



یکشنبه 89 خرداد 9


شروع دوباره
برچسب ها: غربت نامه (13)، | نظر/ این نوشته را چگونه دیدید؟

بانام آنکه آفرید ما را تا فراموشش کنیم و....

متن زیر اولین متنی بود که توی این وبلاگ نوشتم. به نظرم رسید بعد از چندماه غیبت برای شروع دوباره نوشتن تو وبلاگ اولین متنم رو قرار بدم.

 

ثانیه ها و دقایق و ساعت ها و روزها و هفته ها و ماهها و فصلها و سالها گذشت و باز میگذرد. وقتی به زندگی خود می نگرم گاهی باخود میگویم کاش تمام میشد این همه بی شرمی و غفلت و بی معرفتی.....

به خدا اگر عاشق و منظر بودیم این زندگیمان نبود.... زندگی که باید تمامش وقف مولایمان باشد و حال آنکه وقف...... بماند.....

 

شاعری می گفت:

سخت است ولی مولا خوب است نمی آیی
دلتنگ توام، اما خوب است نمی آیی
یک کوفه جفا و غم ، یک شام پر از محنت
آیی تو ، شوی تنها، خوب است نمی آیی
یک جمعه فقط ندبه ، یک هفته فراموشی
بود تو شود رویا، خوب است نمی آیی
یک نیمه شعبان را در ذکر تو می مانیم
فرداش روی از یاد، خوب است نمی آیی
لاف غم عشق تو ، ذکر همه مردم
بنگر به دل آنها ، خوب است نمی آیی
با این همه درد و غم میسوزی و میسازی
ای منتقم زهرا(س) خوب است نمی آیی

گاهی با خود میگویم نکند مانع ظهور ماها باشیم. آخر قرار است ظلم تمام عالم را فراگیرد و مولایمان بیاید...... پس آن ظلم ها که مانع ظهور نیست. بنابراین........

خدایا اگر موانع ظهور قابل هدایت نیستند ، موانع را از میان بردار...... آمین



یکشنبه 89 خرداد 9


ممد نبودی ببینی
| نظر/ این نوشته را چگونه دیدید؟

… آری، ممد نبودی ببینی شهر آزاد گشته. ممد نبودی ببینی شهر که آزاد گشته هیچ، فضای سایبر هم آزاد گشته. ممد نبودی ببینی ???? ماهواره جاسوسی دشمن حریف این ماه پاره ما نشد. ممد نبودی ببینی که شیخ حتی از آرای باطله هم شکست خورد. ممد نبودی ببینی خاتمی رفت با جرج سوروس مذاکره کرد و مهندس شد عامل کودتا علیه خون سرخ تو اما آمریکا هیچ غلطی نتوانست بکند. ممد نبودی ببینی دو دست بریده عباس را که از آستین خامنه ای بیرون آمد. ممد نبودی ببینی در شب سوم خرداد ستاره های حضرت ماه حماسه آفریدند. ممد نبودی ببینی این پلاکارد را “قطعه ??، جمعیت عشق میلیون نفر”. ممد نبودی ببینی که عوض شد نام خانوادگی پسر نوح و عوضی از آب درآمد آقازاده فراری. ممد نبودی ببینی در این ? ماه ما چقدر آه کشیدیم. ممد نبودی ببینی آشوب عاشورا را اما این مهم نیست، نبودی ببینی که با بیرق عباس چه حماسه ای که در “? دی” نیافردیم. ممد نبودی ببینی که نسل من ساندیس نظام را خورد و نی اش را فرو کرد در چشم دشمن اما خواص بی بصیرت چشم درد گرفتند. ممد نبودی ببینی و الا یک دل سیر می خندیدی به “شما که عرض کنم من کلا چقدر وقت دارم”. ممد نبودی ببینی جنگ ما را در مرز نامرئی. نبودی ببینی ما اهل موسسه تنظیم نبودیم، امام تنها بماند. ممد نبودی ببینی ما اهل گوگل نبودیم خامنه ای. دات. آی. آر تنها بماند.

***

نه، ممد بود و اینهمه را دید. ممد زنده بود. ممد زنده است. من و شاعر و شما همگی اشتباه کردیم. “ممد جهان آرا” زنده است. مرده “ممد تمدن” است. مرده واقعی شیخ است که می ترسد تعرض کند به او مرده شور در غسالخانه. نه ممد! تو بودی دیدی که ما ستاره ها، پاره تن ماه بودیم. بیا ممد. بس است دیگر غیبت. رجعت کن. ما می خواهیم با تو ممد، بگردیم دور ماه و پیدا کنیم خورشید را. ممد! تو با آفتاب خواهی آمد و طلوع خواهی کرد دوباره بر “قطعه ??″. راستی ممد! سلام مرا و این خیل دوستانم را به بابا اکبر برسان. خوب جوهری ساخت از خونش در قلم من. ممد! این جمله که می نویسم قطره ای از خون سرخ بابا اکبر است: “اینجا قطعه ای از بهشت است، نه با قلم که با خون باید نوشت”. فقط به عشق بچه بسیجی های بیشمار باید نوشت که غرقه در خون است ما را سرنوشت.

                                                                                                    حسین قدیانی



از قلم : حسینی
دوشنبه 89 خرداد 3


آقا انگشتر حدید را در آوردند؟!
برچسب ها: امام خامنه ای (4)، | نظر/ این نوشته را چگونه دیدید؟


بسم الله الرحمن الرحیم

وبذکر مولانا صاحب الأمر و العصر عج

آقا انگشتر حدید را درآوردند

http://farsi.khamenei.ir/ndata/news/9376/B/13890222_049376.jpg



از قلم : سجّاد نوروزنژاد قادی
پنج شنبه 89 اردیبهشت 30


نسبت رضایت والدین و برنامه های رشد: آیت الله بهجت
برچسب ها: پدر و مادر (1)، آیت الله العظمی بهجت (1)، سبک حیات (6)، | نظر/ این نوشته را چگونه دیدید؟

بسم الله الرحمن الرحیم

و بذکر مولانا صاحب الأمر و العصر عج


نسبت رضایت والدین و برنامه های رشد

نگاهی به نکته ای در حیات آیت الله العظمی بهجت قدس سره الشریف


این ماجرا را چند بار دیگر هم شنیده بودم، ولی دقت نکرده بودم.

1- شخصی به پدر آیت الله بهجت می گوید که پسرت گرفتار تصوّف شده.
2- پدر ایشان در نامه ای به ایشان که آن وقت در نجف بودند، ایشان را از انجام غیر واجبات نهی می کنند.
3- ایشان با استاد خود، آیت الله قاضی طباطبایی مشورت کرده، و تا هنگام حیات پدر، فقط واجبات را انجام می دهند.

پدر احتمالاً با تصوری که تا حدی اشتباه است به پسر توصیه ای میکند، در حالی که ما خود نیز در بسیاری موارد به خوبی می دانیم که  تصور پدر و مادرمان از برنامه مان تا حد زیادی درست است.
پدر توصیه ای می کند که احتمالا متفاوت با برنامه ریزی آیت الله بهجت برای رشدش است، و شاید حتی ضعیفتر از برنامه ای که ایشان برای خود دارد باشد؛ اما از آنجا که پدر امر به خلاف حق، یعنی باطل، نکرده و امر به واجبات کرده، مشمول تبصره ای که در اطاعت از پدر و مادر وجود دارد نمی شود و نمی توان خلاف امر پدر و مادر انجام داد.
نتیجه می شود آیت الله العظمی بهجت قدس سره الشریف!

اللّهم عجّل لولیّک الفرج

التماس دعا
یا علی



از قلم : سجّاد نوروزنژاد قادی
چهارشنبه 89 اردیبهشت 29


چندپاره ها - 1
برچسب ها: واژه (1)، | نظر/ این نوشته را چگونه دیدید؟

 



بسم الله الرحمن الرحیم

و بذکر مولانا صاحب الأمر و العصر عج


چندپاره ها - 1

1- خواستم کلیدواژه های نوشته هایم را طوری تنظیم کنم که ارتباط درونی آنها با هم قابل فهم باشد. ارتباط بین اجزای ابعاد مختلف از یک وجود واحد (هرچند از درون تکه پاره!).

دیدم واژه های موجود در زمینه تعریف سیستمی جوابگو نیست (حداقل واژه هایی که من میشناسم)، چون واژه ها متناسب با ابعاد این وجود واحد نیستند. حالا فکر می کنم که شاید کلیدواژهای عجیب
آقا مهدی هم متأثر از همین مسأله باشد.

در سنن النبی هست که حضرت نبی اکرم صلی الله علیه و آله روی وسایل شخصیشان اسم گذاری می نمودند.

اما نسبت واژه سازی با شروع کار چگونه است؟! یعنی آیا می شود از واژه های عاریتی برای تعریف کارها استفاده کرد؟ تا کجا؟!؟



2- درگیر این هستم که جایگاه رضایت والدین در برنامه ها و برنامه ریزیهایم چگونه است؟!؟ و این دو چه نسبتی با هم دارند؟!؟


3- راه جدید آمد... در آن مطلبی بود با عنوان "زندگی مسالمت آمیز در پشت جبهه - یادداشتهایی از سفری کوتاه به مالزی"؛ با خودم گفتم وقتی برای خودت پشت جبهه قائل باشی، یعنی خودت را از جبهه خارج کرده ای، وگرنه همه جا جبهه هست، حتی وقتی می روی خانه، یا میروی به روستایی برای تفریح... آنجا هم مخاطبهایی داری... حتی آنجا که تنهایی، آنجا هم داری روی خودت کار می کنی...


4-
بسیج دانشجویی امیرکبیر شماره جدید مجله انعکاس را با موضوع کرسیهای آزاد فکری بیرون آمده.


5- اگر نشریه مهرنامه را ندیده اید(به سردبیری قوچانی!) ...
در شماره اول در صفحه پشت جلدش تبلیغی بود برای نوعی طرح (غیر!)ولایت از طرف
موسسه ای (غیر!) امام خمینی(ره).

اللهم عجّ لولیّکَ الفَرَج



از قلم : سجّاد نوروزنژاد قادی
دوشنبه 89 اردیبهشت 27


استاد مجتبی تهرانی: عجب و ادلال
برچسب ها: آقا مجتبی تهرانی (1)، عُجب (1)، ادلال (1)، | نظر بدهید



بسم الله الرحمن الرحیم
و بذکر مولانا صاحب الأمر و العصر عج



پای درس اخلاق آیت الله مجتبی تهرانی:

عُجب و ادلال


تکبّر در جاییست که بحث مقایسه با فرد دیگر در میان است؛ اما در عُجب، مقایسه با فرد دیگری در میان نیست. گرفتار عُجب، نسبت به خودش یا عملش (حال چه عملش درست باشد و چه اشتباه باشد) بدون در نظر گرفتن منبع اصلی عمل، یعنی حضرت باری تعالی –جلَّ جلاله- تکیه می کند، و بدون آنکه بیم زوال آن خصوصیت را داشته باشد، از خود و عملش راضی و خوشحال باشد.

این در حالیست که خیلی از اعمال ما به علت نیت ناخالص ما در آن دنیا به حساب نمی آیند و اصلا اگر این هم نباشد عملی که ما انجام داده ایم با سرمایه ایست که که خداوند به ما داده و ما چیزی از خود نداریم.

البته اینکه مؤمن از عمل نیک خویش خرسند باشد بد نیست و در روایات متعدد به آن اشاره شده، مثل روایت از امام صادق(ع) در اصول کافی که می فرماید: کسی که مسرور کند عمل نیکش او را و ناراحت کند عمل زشتش او را مؤمن است. اما  نکته آن است که نباید عمل فرد، تکیه گاه او شود.

امام صادق ع در کافی: مَِن دَخَلَهُ العُجب هَلَکَ.

اما ادلال، حالتی از عُجب است با خصوصیتی اضافه، که آن هم این است که پای طرف دیگری هم به میان می آید؛ مثلا در حق فردی عمل خیری کرده ای و در مقابل انتظار داری، حال چه انتظار تشکر داشته باشی، چه منت بگذاری، چه انتظار جبران داشته باشی. در واقع چون به عملت تکیه کرده ای خود را حتی از خدا هم ممکن است طلبکار بدانی. وقتی که تکیه گاه فقط عمل باشد، فرد خود را از خدا هم طلبکار میبیند، که این از نگاه مکاتب الهی نوعی بیماری روانی است.
در روایت از امام باقر(ع) یا امام صادق(ع) است که 2 فرد وارد مسجد شدند در حالی که یکی عابد بود و دیگری فاسق و این دو خارج شدند درحالی که عابد، گنهکار بود و فاسق، صدیق؛ از آن جهت که عابد با حالت ادلال بر عبادتش وارد مسجد شد و به عبادتهایش تکیه داشت و فکرش حول عمل عبادت خودش، بدون توجه به منبع عمل یعنی باری تعالی، بود؛ و فکر فاسق حول گناهان خویش و پشیمانی از آنها و طلب مغفرت از خداوند.
پس ایراد در خرسندی از انجام عمل خیر نیست، بلکه ایراد آنجایی خواهد بود که در این خرسندی، یاد منبع که از طریق شکر باری تعالی است، بجا آورده نشود (البته در حدّ وسع)؛ و آنجاییست که گناهان، و ضعف و نقصها فراموش شده و بیم از دست دادن لیاقت تکرار عمل نباشد، و عملاً اظهار نیاز به خداوند کمتر شود. 


اللّهم عَجِّل لِولیّکَ الفرج

التماس دعا
یا علی



از قلم : سجّاد نوروزنژاد قادی
شنبه 89 اردیبهشت 25


خواندنیها: خریده های فروردین و اردیبهشت 1389
برچسب ها: خریده ها (1)، | نظر/ این نوشته را چگونه دیدید؟


بسم الله الرحمن الرحیم
وبذکرمولانا صاحب الامر والعصر عج

 

فهرست ناقصی از کتب و دیگر محصولات فرهنگی
که در فروردین و اردیبهشت 1389 خریده ام


که البته بعضیشان را برای هدیه به دیگران خریدم!

1-      حاشیه های مهمتر از متن (کتابچه)- الفت پور - مرکز اسناد انقلاب اسلامی

بیان تاریخ معاصر برای نوجوانان و جوانان در قالب 300 خاطره کوتاه یک صفحه ای

2-      مهارتهای زندگی - دکتر حسین خنفیر و مژده پورحسینی - نشر هاجر (وابسته به مدیریت حوزه علمیه خواهران)

3-      شهر سپید خدا (مدیریت معنوی حج و عمره) (کتابچه)- مهدی نیلی پور - نشر مرغ سلیمان - غرفه حدیث راه عشق

4-      مدیریت عمومی زیارت اهل بیت(علیهم السلام) (کتابچه)- مهدی نیلی پور - نشر سلسبیل - غرفه حدیث راه عشق

5-      تفکر (امام خمینی و مفاهیم اخلاقی/16) - نشر عروج - موسسه حفظ و نشر آثار امام خمینی(ره)

6-      تفکر - حضرت آیت الله گرامی- نشر مشهور - میراث ماندگار - غرفه دفتر حضرت آیه الله گرامی

7-      نامیرا(رمان) - صادق کرمیار - کتاب نیستان

8-      سری که درد... می کند (مجموعه داستان کوتاه) - سید مهدی شجاعی - کتاب نیستان

9-      متن مجازی - دکتر سعیدرضا عاملی - پژوهشکده مطالعات فرهنگی و اجتماعی

10-  سرمشق پنجم (نقشه راه اولین برنامه دهه ی عدالت و پیشرفت) - دفتر حفظ و نشر آثار حضرت آیت الله العظمی خامنه ای - غرفه انتشارات قدر ولایت

11-  نقد از درون(1) (نقد اهل سنت بر وهابیت) (کتابچه) - عبدالرضا پارسا - دفتر نشر معارف

12-  گفتمان عدالت و پیشرفت در دولت دینی (کتابچه) - انتشارات موسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی(ره)

13-  تفسیر قرآن (5جلد در قالب کتابچه) -امام موسی صدر - موسسه فرهنگی تحقیقاتی امام موسی صدر

14-  من مبارزه می کنم پس هستم (سخنرانی امام موسی صدر در آلمان) (کتابچه) - امام موسی صدر - موسسه فرهنگی تحقیقاتی امام موسی صدر

15-  تاریخچه انقلاب اسلامی در کلام امام خمینی(ره) - تسنیم

16-  سفرنامه سلوک (ترجمه کتاب رساله الولایه) - علامه محمد حسین طباطبایی - ترجمه سید علی طباطبایی

17-  حیرت دمیده ام (گزیده جستارها وگفتارها) - علی معلم دامغانی - سوره مهر

18-  میخانقاه (مجموعه رباعی) - زهیر توکلی - سوره مهر

19-  دادخواست (100 شعر اعتراض با مقدمه محمد کاظم کاظمی) - به کوشش امید مهدی نژاد ومحمد مهدی سیار - سپیده باوران

20-  یک بغل کاکتوس (100 شعر طنز با مقدمه ابوالفضل زرویی نصرآباد) - به کوشش امید مهدی نژاد- سپیده باوران

21-  پاییز بهاریست که عاشق شده است (کتابچه - شعر) - میلاد عرفان پور - سپیده باوران

22-  سرلوحه ها (یادداشتهای پراکنده سالهای 81 - 84) - رضا امیرخانی - سپیده باوران

23-  مبانی معرفتی مهدویت - استاد طاهرزاده - لب المیزان

24-  نظام معقول (تحلیل مبنایی نظام ولایت فقیه با نگاهی به نظرات منتقدین) - حجت الاسلام والمسلمین پیروزمند - دفتر فرهنگستان علوم اسلامی (سفارش چاپ را به خود دفتر دادیم وگرنه در بیرون پیدا نمی شود)

25-  امواج بیداری (بایدها و نبایدهای صدا و سیمای جمهوری اسلامی در بیانات رهبری) - کتاب دانشجویی

26-  پرواز بر فراز ویودینا(رمان) - محمود اکبرزاده - انتشارت قدیانی

27-  آموزش جامع قوانین و مقررات راهنمایی و رانندگی

28-  روش اردوداری (پک نرم افزاری) - دفتر فناوری اطلاعات مرکز مدیریت حوزه علمیه خواهران - غرفه نشر هاجر / غرفه نشر سنابل

29-  روش نویسندگی (2  cd، 22 جلسه) - جواد محدثی - دفتر فناوری اطلاعات مرکز مدیریت حوزه علمیه خواهران - غرفه نشر هاجر / غرفه نشر سنابل

30-  نفحات اُنس (2 dvd) مجموعه جلسات مصاحبه با حضرت آیت الله حاج سید محمد محسن حسینی طهرانی در رابطه با شخصیت عارف کامل حضرت آقای حاج سید هاشم موسوی حداد قدس الله نفسه الزکیه sarayejavid.com

31-  کیمیای سعادت (dvd) مجموعه اثار به صورت متن و صوت از حضرت علامه سید محمدحسین طباطبایی و حضرت علامه محمدحسین حسینی طهرانی و حضرت آیت الله محمدمحسن حسینی طهرانی - مرکزتحقیقات کامپیوتری علوم اسلامی /  گروه متقین motaghin.com

32-  پاک باش وخدمتگزار (چند کلیپ و قطعه فیلم راجع به آزادگان) - موسسه فرهنگی پیام آزادگان

33-  درس گفتارهای ادبیات معاصر (12 ساعت mp3) - قیصر امین پور - انجمن شاعران ایران

34-  تعلیم و تربیت (cd-mp3) - استاد علی صفایی حائری(عین.صاد) - لیله القدر

35-  صفای دل (سخنرانیهای پخش شده از رادیومعارف cd 1 & cd 2 - mp3 ) - استاد علی صفایی حائری(عین.صاد) - لیله القدر

36-  علی(علیه السلام) از فتنه میگوید(dvd) - سخنرانی حسن رحسم پور ازغدی

37-  نسیان تاریخ (3 عدد cd) - حاج سعید قاسمی - موسسه نرم افزاری آرمان

38-  رابطه امام و مأموم در کربلا (cd)(تاسوعا وعاشورا 88) - استاد حجت الاسلام روح - موسسه آرمان

39-  اولین دوره کارگاهی جهان اسلام و صهیونیسم (cd-mp3)

40-  بلاغ - نرم افزار مجموعه برنامه های تفسیر درسهایی از قرآن از سال 58 تا سال 86 - موسسه فرهنگی درسهایی از قرآن

41-  معرف قرآن (4 cd) - نرم افزار درسهای معرف قرآن (خداشناسی، کیهان شناسی، انسان شناسی،...) - حضرت علامه مصباح یزدی - انتشارات موسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی(ره)

42-  سید مرتضی (آوینی) - موسسه روایت سیره شهدا

43-  سی.آی.ای (250 دقیقه مستند) - کارگردان:پیتر مولی و ویلیام ترانِ جونز - روایت (روایت فتح)

44- هدیه الهی (مشخصه های حکومت اسلامی و ولایت فقیه) قدر ولایت

45- معیارهای پیشنهاد و انتخاب طرح های فرهنگی، حسن بنیانیان، سوره مهر

46- راز درخت سیب (نظرات مختلف در باب انقلاب اسلامی که در قالب گفتگوهایی داستان گونه بین افرادی که هر کدام در داستان نماینده یک نوع نگاه تحلیلی به انقلاب اسلامی ایران هستند)، یعقوب توکلی، دفتر نشر معارف

47- چراغ راه، متن وصیت نامه سیاسی الهی امام خمینی(ره) همراه با توضیحات احسان بابایی، انتشارات کلمه الحق

48- وضعیت اسفبار پسران، لئونارد ساکس، دفتر نشر معارف

49- دورغهایی که زنان باور می کنند و حقایقی که آنها را آزاد می سازد (فمینیسم در ترازوی نقد/2)، نانسی لی دموس، دفتر نشر معارف

50- موج فتنه (از جمل تا جنگ نرم)، احمد حسین شریفی، کانون اندیشه جوان

51- اصول و روشهای حفظ قرآن، محمدعلی سلیمانی، مرکز نشر هاجر وابسته به مدیریت حوزه های علمیه خواهران

52- جستاری نظری در باب تمدن، محمدتقی کرمی قهی/ حبیب الله بابایی/ احمد رهدار/ رضا خراسانی، پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی

53- آزادی و دانش، شریف لک زایی، پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی

54- گزیده ای از عصر اطلاعات (الزامات امنیت ملی در عصر اطلاعات) ویراسته دیوید س. آلبرتس و دانیل س. پاپ، پژوهشکده مطالعات راهبردی

55- سیره ائمه اطهار عیهم السلام در برخورد با اندیشه های مخالف، غلامحسن محرّمی، پرتو ولایت، غرفه موسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی(ره)

56- آیین انقلاب اسلامی (گزیده ای از اندیه ها و آرای امام خمینی(ره)(2 جلد)، دفتر نهم تبیان، نشر عروج
این کتاب را به توصیه وحید یامین پور، برای شناخت اندیشه امام خمینی ره خریدم.

57- نامه ها و پیامهای تاریخی امام خمینی(ره)، انتشارات تسنیم

58- پژوهش مجازی، دکتر سعیدرضا عاملی، پژوهشکده مطالعات فرهنگی و اجتماعی وزارت علوم، تحقیقات و فناوری

59- انتقاد و انتقاد پذیری (امام خمینی و مفاهیم اخلاقی/1)، سید حسن امامی، نشر عروج

60- شذرات المعارف، عارف حکیم آیت الله العظمی محمدعلی شاه آبادی (قدس سره)، توضیح و تقریر: آیت الله نورالله شاه آبادی، پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی

61- رشحات المعارف، دروس معرفتی حکیم آیت الله العظمی میرزا محمدعلی شاه آبادی (قدس سره)، گردآورنده: حیدر تهرانی، شرح آیت الله فاضل گلپایگانی، پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی

62- دا، خاطرات سیده زهرا حسینی، سوره مهر

63- کوله پشتی طلبگی، کانون اندیشه جوان

64- سری کتابهای "از چشمها" کتاب چمران، فرهاد خضری، روایت فتح



از قلم : سجّاد نوروزنژاد قادی
دوشنبه 89 اردیبهشت 20


مجموعه داستان کوتاه سری که درد... می کند
برچسب ها: سید مهدی شجاعی (1)، خوانده ها (1)، داستان (1)، | نظر بدهید


بسم الله الرحمن الرحیم
و بذکر مولانا صاحب الأمر و العصر عج



سری که درد... می کند - اثر سیّد مهدی شجاعی


مجموعه داستانی که در سال 87 چاپ شده و متشکل است از 8 داستان کوتاه.
همه داستانهایش روایت از زیان اول شخص است. حتی بعضی از داستانها هیچ دیالوگ دو طرفه ای ندارد و در کل داستان، تنها یک نفر با یک نفر دیگری، که اصلا حرف نمی زند،صحبت می کند؛ نهایتش شخص گوینده چند نقل قول از دیگران در میان صحبتهایش می آورد.
البته این شکل نوشتن سخت است؛ ولی وقتی از سید مهدی شجاعی کتابی در دست می گیرم انتظار بیشتری دارم.

1. لوطی گری: هرچند هرجا صحبت از امام رئوف باشد، خواه و ناخواه بحث دلچسب است، ولی داستان و طرز بیانش به نظرم قوی و ملموس نبود.

2. حلقه مفقوده: چندان نفهمیدم شجاعی چه می خواهد بگوید... تنها می توانم بگویم که احتمالا می خواسته نشان دهد گاهی که مسائلی ظاهراً بی ربط به هم، با یکدیگر ربط پیدا می کنند - از طریق حلقه مفقوده های این ارتباط - چه نتایج باورنکردنی می توانند داشته باشند.

3. نیازمند آبرومند: باز هم امام رئوف، و باز هم داستانی از کرمش، و این بار داستانی ملموس تر؛ شاید به علت باور محکمی که جوان داستان به کرم آقا دارد. البته باید بگویم دقت راوی در انتخاب یک نیازمند آبرومند برایم جالب بود.

4. سری که درد... می کند: از داستانهای سر درد آور شجاعی و دردهایی که معلوم است خود او، از مدیران کشور دیده و کشیده... از آن داستانها که از خودت می پرسی یعنی چنین اتفاقاتی واقعا در این کشور افتاده؟!!؟ اما این بار راجع به مدیران عدالت محور در دولت عدالت!

5. جام جهان بین: داستانی که تا حدی می تواند ما را متوجه اشکالات خود کند. نه اینکه اشکالات مشابه با شخصیت اصلی داستان داشنه باشیم، بیکه از این جهت که شخص اول خود نیز در اوج آگاهی باز نفهمیده مشکلش چیست. فردی که کل داستان دارد با شخص دیگری صحبت می کند و طرف مقابل هیچ حرفی نمی زند، اما گوینده که آمده که بفهمد مشکلش چیست، خودش کم کم  می فهمد که ...

6. قصه ی وَقِس...: باز هم از نوع دردهای یک دلسوز و مشکلات مدیران، و این بار به نظرم با زبان تمثیل در مورد ضعفی که مدیران دارند صحبت کرده.

7. دست کج، زبان راست: سخنرانی یک دزد با مرام، و دردهایش از گنده دزدهای بی مرام و متظاهر به...

8: آخرِ مرام: داستانی از یک آلوده که جایی میرسد که می ایستد و چون ایستاد، الطاف را میبیند. وقتی داستان را خواندم گفتم خوش به حالش، و بعد یادم افتاد که ماها هم هرکداممان اگر مرور کنیم از این الطاف، حالا به هر شکلی، زیاد دیده ایم و باز یادمان رفته.

التماس دعا
یا علی



از قلم : سجّاد نوروزنژاد قادی
یکشنبه 89 اردیبهشت 19



Design By : Ashoora.ir





پایگاه جامع عاشورا