|
بسم الله الرحمن الرحیم
و بذکر مولانا صاحب الامر و العصر عج
درباره جلسه تالاری مناظره سید عباس نبوی و صادق زیباکلام که در اردیبهشت ماه در دانشگاه صنعتی اصفهان برگزار شد، و جایگاه و تاثیر آن در آزادی افکار و اندیشه ها.
• حقیقت آن است که در این سالها، تعداد دفعات حضورِ بیش از سی دقیقه ام در جلسات تالاری، چیزی در حد انگشتان دو دست است؛ هرچنددرصدی از این مساله به کوتاهی خودم بر میگردد، اما...
• علت اینکه چندان میلی به تالار ندارم، همان عمده مخاطبان هستند که در بند آخر نشریه ی وقایع اتفاقیه بعد از جلسه مناظره (نشریه شماره 8) به آنها اشاره شد. هرچند عمده مخاطبان را آنجا کسانی معرفی کرده بود که به دنبال حقیقتند و "عده" های دیگری که قبلش به آنها اشاره کرده بود را اقلیت معرفی کرد. اما من می گویم: مشکل همان عمده مخاطبیست که اگر حقیقتاً تفکر و یافتن چراغ حقیقت برایش دغدغه اصلی بود، نمی گذاشت آن "عده" های دیگر که به دنبال چیزهایی غیر از اینند و دغدغه اصلیشان از جلسات تالاری چیز دیگریست، مانع او شوند. مساله این است که اکثریت جزو همان "عده"های دیگری هستند.
• نتیجه، میشود جلساتی که در آخرشان کسی که دغدغه اندیشه دارد، یعنی اقلیت ونه اکثریت، می گوید که جلسه چیزی نداشت، و وقتش تلف شده.
• البته باید در نظر بگیرید که وقتی برای چنین مخاطبی، دو طرف مناظره اینگونه انتخاب می شوند، نتیجه چندان دور از ذهن نخواهد بود!
• وقتی دغدغه های اکثریت سطحی میشود، اندیشیدن، حتی اندیشه درباره مسائلی که برای فرد بزرگترین چالشها و پرسشها را بوجود آورده، میرود در درجه دو.
• در فضایی که غفلت حاکم باشد، طبیعتاً نتیجه چنین میشود. حقاً در فضای اجتماع های دوستانه، حتی در بچه های اهل دغدغه، بحثهای عمیق چند درصد حرفها را شامل میشود؟!
• نقل است که حضرت امام(ره) پس از سخنرانی بسیار شورانگیزی در میان طلاب در نجف، در حالی که همه به شور آمده بودند و آماده بودند که ایشان امر به کاری کنند و همگی شان با همه وجود آن کار را انجام دهند، از منبر پایین آمدند. راوی می گوید ما که به شورآمده بودیم و منتظر بودیم، تعجب کردیم که ایشان حرف را تمام کردند. رفتیم سراغشان و پرسیدیم که چه کنیم؟ فرمودند بروید تولید مثل کنید. تولید مثل فکری و ایمانی.
• ما باید خود را تقویت کنیم، و حلقه های فکر و اندیشه را، چه در دانشگاه و چه در هر جای دیگر، گسترش دهیم. تکثیر این حلقه ها، همراه با ارتباط با اقشار مختلف می شود همان "تولید مثل" و با رشد خودت می شود حرکت به سمت تربیت و تولید بهتر. باید فضا شود فضای اندیشه.
• البته بُعد مهمتر، اخلاق است، که دانش به تنهایی رشد معرفت را حاصل نمیدهد، و فضای بی اخلاق در بحثها، به ما خیلی ضربه زده ، چه رسد به اخلاق در اعمال و رفتارمان.
• دوستی شاکی بود از جلسه تالاری نقد فیلمی که بسیج با حضور مهندس "اروند ملّا" برگزارکرد، که جمعیت خیلی کم بود و آبروریزی و ... البته من هم شاکی هستم که چرا فضاسازی خوبی برای چنین جلساتی انجام نمیشود تا مخاطب بیشتری بیابد، ولی فهمیده ام که در این دانشگاه(صنعتی اصفهان و امثالهم)، در جلسه تالاری که تالار را پر کند، چندان انتظار بحث عمیق نباید داشت. امثال آقای "اروند ملّا" که از بچه های قدیم همین دانشگاه بودند و از اعضای گروه اشراق، که نمونه خیلی خوبیست از چنین حلقه هایی، با عده ای قلیل شروع کردند و پیش رفتند و همچنین جلساتی برگزار کردند و خود را در دانشگاه تکثیر کردند و الآن نیز در سطح گسترده تر ی مشغولند. و مگر حلقه کیان معروف در ابتدای امر چند نفر بودند؟!
• و البته همه اینها به معنی نفی جلسات تالاری پر جمعیت نیست، چرا که ما باید آنها را برای مخاطب معروف به عام حفظ کنیم، و سعی کنیم با تقویت منطق و حرف منطقی در چنین جلساتی، غالب را از احساس، به منطق تغییر دهیم، و از آن سمت هم به آزادی اندیشه ها نزدیک شویم؛ ولی این زمان بر است، و انتظار زیادی هم نباید داشت.
• و البته مطالب نشریاتی مثل نشریه وقایع اتفاقیه که بعد از جلسه مربوطه منتشر شد هم در جهت بیدار کردن اندیشه ها موثر هستند. نشریاتی که با زبانی نرم، موتور دانشجو را حال بیاورند. جدّاً منتظر ادامه چنین نشریاتی و نیز چنین برنامه هایی، همراه با اصلاح و تقویت آنها هستم.
• راه بلندی در پیش است، و فرصت اندک و به قول مولا امیرالمومنین(ع) چون ابرِ گذران.
• وَقَالَ ارْکَبُواْ فِیهَا بِسْمِ اللّهِ مَجْرَاهَا وَمُرْسَاهَا إِنَّ رَبِّی لَغَفُورٌ رَّحِیمٌ (سوره مبارکه هود - آیه 41)
• اللهم عجّل لولیّک الفرج
ملتمس دعا
یا علی