|
در ابتدا از چند روز دوری از میادین! از دوستان عذز خواهی میکنم. چندین موضوع بود که میخواستم راجع بهشون بنویسم ولی مشکلات اجازه نداد و از وفتشون هم گذشت حالا انشاءالله در وقت مناسب مینویسم.
اما بحث داغ این روزها که خیلی هم صدا کرده، نماز جمعه هفته گذشته و اتفاقاتی که در مراسم ارتحال امام خمینی (ره) رخ داد است. تقریبا همه (البته منظورم همه کسایی هست که وبلاگ رو میبینن)از ماجراهای یه وجود آمده در جمعه تاریخی باخبرند و تا دلتون هم بخواد تحلیل و نقد و بحث در مورد این حوادث، از بحث نقد سید حسن خمینی بگیر ..... تا نقد آقا (توسط استاد معزز و مکرم، یگانه سکاندار عدالت و وحدت و دلسوزی دکتر علی مطهری) اومده و گفته و نوشته و احتمالا خونده شده.... بنابراین بحثی که من اینجا میخوام انجام بدم بحث سیاسی نیست. یه بحث اخلاقیه. (البته شیشکیشو خدوم برا خودم کشیدم نمیخواد شما اقدام کنید!!).
1- در این شکی نیست که اولین و مهمترین مسئله برای ماهایی که ادعای اسلام داریم و ادعا میکنیم اصول دین رو قبول داریم بحث ولایت و ولایت پذیری و عشق و ارادت به امام یا نائب آن در زمان غیبت است.(البته بحث توحید و نبوت جای خود دارد) اما بحث ولایت از این جهت یک بحث کلیدی است که توحید و نیوت هم در جایگاه و هم در مصداق یکی است؛ اما بحث امامت و ولایت بحث که ادعای پذیرش و اعتقاد به جایگاه آن در همه مسلمانان وجود دارد، اما به این جهت که مصداق آن در طول زمان تغییر میکند و وظیفه ما ولایت پذیری و عشق و حب و ارادت نسبت به مصداق ولایت است، لغزش در این مصداق یابی و گذر تاریخی امری است که به کرات اتفاق میافتد. هنگامی که رسول خدا به جایگاه اصلی و ابدی خود عروج کردند، همه میگفتند علی(ع) خوب است اما هیچکس پیامبر(ص) نمیشود و خیلی ها اینجا لغزیدند. وقتی علی(ع) شهید شدند، همه گفتند حسن (ع) خوب است ولی علی(ع) نمیشود و خیلی ها لغزیدند. و این روند ادامه داشت تا هنگامی که امام خمینی (ره) رحلت کردند. باز همین سخنان را از خیلی ها شنیدیم و خیلی ها لغزیدند و از دایره ولایت خود را خارج کردند و ..... . اما نکته دیگر در بحث ولایت این است که همه میدانیم که پذیرش ما و عبادات ما از سوی خدا وابسته به پذیرش ولایت و مصداق آن می باشد و فکرمیکنم نیازی به توضیح در این زمینه نباشد.
2- هنگامی که ما وارد عرصه عمل و علی الخصوص سیاست میشویم، اگر دارای مشکلات اخلاقی باشیم، اولا که خیلی بروز و ظهور میکند و ثانیا به دلیل ماهیت فعالیت و مخصوصا عرصه سیاست این اجازه و وقت را آنچنان به انسان نمیدهد تا این مشکلات اخلاقی را برطرف کنیم. دلیل آن شاید این باشد که اگر برنامه مدونی نداشته باشیم و بحث رفع مشکلات اخلاقی در اولویت فکری ما نباشد، به علت انبوه دغدغه ها و مشغله های فکری و عملی، وقتی برای پرداختن به خود باقی نمیماند و مغفول واقع خواهد ماند.
3- یکی از بزرگترین مشکلات اخلاقی که ممکن است در دل هر انسانی رخنه کند، کینه است که میتواند تمام آخرت انسان را تباه کند و مسیر زندگی انسان را به کلی تغییر دهد. در مسائل و اتفاقاتی که در طول چند سال ریاست جمهوری دکتر احمدی نژاد رخ داد گاهی اوفات انسان با علم حضوری به کینه شدیدی که نسبت به شخص دکتر است، پی میبرد. نمونه بارز آن را میتوان در بحث توافقنامه اخیر ایران، ترکیه و برزیل به وضوح میتوان دید. این کینه یک بحث اخلاقی به شدت مهم است اما اینکه این کینه چه ربطی به پاراگراف 1 دارد را در پاراگراف بعد خواهیم پرداخت.
4- اتفاقی که در اظهار نظر های اخیر جناب آقای علی مطهری درخصوص فتنه و عوامل آن و در نهایت، بحث سالگرد ارتحال افتاد این بود که ایشان به وضوع نشان دادند که صحبتهایشان از سر دلسوزی و فکر و تعقل نیست که اصلا از نظر عقلانی مضحک و خنده دار است. نمونه بارز آن بحث مطرح کردن مداوم بحث وحدت است که نه مشخص است که باید با چه کسانی وحدت کنیم و نه میگوید حول چه وحدت کنیم مگر حق و باطل قابل وحدت است، و دیگر بحث قرار دادن دکتر احمدی نژاد، همگام و برابر با سران فتنه و برابردانستن سهم آنها در فتنه اخیر است. بنابر این تنها عاملی که میتواند ایشان را مجبور به بیان چنین سخنانی کند همان کینه شتری است که نسبت به شخص دکتر دارند. مصداق را فقط برای روشن کردن موضوع آوردم وگرنه بحث من نقد ایشان نیست که بسیارند از اینگونه افراد. حال ببینید یک مشکل اخلاقی انسان را به کجا میکشاند که نسبت به نظام و رهبری موضع گیری میکند که در سخنان! اخیر ایشان و موضعگیری ها نسبت به بحث سالگرد ارتحال این زاویه و بیعدالت دانستن مقام عظمای ولایت را میتوان یافت. ببینید چگونه یک کینه نسبت به یک شخص اینقدر میتواند تاثیر گذار باشد که ..... بنابراین ممکن است یک مشکل اخلاقی که به ظاهر میتوان با کمی اراده بر آن فائق آمد انسان را به جایی میرساند که خود را از دایره ولایت خارج میکند و ......
5- بچه ها واقعا باید مشکلات اخلاقی خرد و ریزی که در دلمان هست را جدی بگیریم هرچه سریعتر برای حل آن اقدام کنیم چراکه اولا هرچه سن ما بیشتر شود ریشه این مشکلات بزرگتر و قویتر و از بین بردن آن سخت تر است و ثانیا هنگامی که وارد عرصه عمل و کار میشویم، پرداختن به این مشکلات خیلی بیشتر مغفول خواهد ماند. پس بچه ها مواظب باشیم تمام دنیا و آخرت خود را اینقدر مفت و مجانی تباه نکنیم...... ملتمس دعای دوستان هستیم.