|
دلم گرفته. از این روزگار نامرد. از این مردم نامردتر. از این کوفیان نفرین شده! به عمه ام میگویند خارجی. میگویند من یتیمم. هرچه به عمه ام میگویم به چه کسی یتیم میگویند، فقط گریه میکند! بعد دست نوازشی روی سرم میکشد و باز گریه میکند. کسی میداند چرا به من میگویند یتیم؟ راستی چرا به عمi ام خارجی میگویند؟ پاهایم تاول زده است. کسی میداند چرا غروب جمعه (عاشورا) دنبالمان میدویدند و تازیانه مان میزند؟ کسی میداند چرا خیمه ها را آتش زدند؟ عمه دلم برای علی اصغرمان تنگ شده! چقدر ساکت شده است؟چرا دیگر گریه نمیکند؟ کسی میدان چرا گواشواره ای که پدرم بهم داده بود را از گوشم کندند؟ گوشم خیلی درد میکند. باباجان کجایی؟ من شبها میترسم؟ نمیدانی آن شب که تو رفتی سفر و نیامدی چقدر ترسناک بود! من گم شدم بابا! راستی بابایم کجاست؟ چرا صدای قرآنش می آید اما عمه نمیگذارد برگردم و نگاهش کنم؟ میخواهم به او بگویم دلم برایش تنگ است! رویم نمیشود از عمه بپرسم چرا نشسته نماز میخواند؟ مگر میشود نشسته هم نماز خواند! عمه جان چرا اینگونه شده ای. همین چند روزپیش موهای سرت مشکی بود. چرا الان سفید شده است؟ عمه جان. عمو عباسمان کجاست؟ او را نمیبینم. مگر آن روز نرفت برایمان آب بیارد؟ پس چرا این دفعه مثل همیشه زود نیامد؟ چرا اینقدر دیر کرده است. نگرانش شدم. عمو که باشد خیالمان آسوده است. خیال بابا هم آسوده است. عمه جان امشب هرچه میخوابم خواب بابا را میبینم. چقدر آن شب خوب بود! همان شب که من روی انگشتان پایم ایستادم و بابا هم از روی نی خم شد مرا بوسید و بازگشت! اما عمه جان چرا لبانش سیاه و کبود و خون آلود بود.چرا بابایم روی نی بود! اصلا دلم برایش تنگ شده صدایش میزنم تا بیاید. بابا.....بابا............
.....................
عمه جان این جام چقدر بوی بابا را میدهد.بوی سیب میدهد...............
.................
عمه جان من رفتم پیش بابا..... برای همیشه! خدا نگهدار....
پی نوشت: شنیده ها حاکی از آن است که نماز جمعه این هفته یعنی 9 دی توسط رهبر عزیز ما حضرت امام خامنه ای یرگزار خواهد شد.
پی نوشت 2: نماز جمعه این هفته به امامت آیت الله سید احمد خاتمی اقامه میگردد و شنیده ها در پی نوشت 1 غلط از آب درآمد.