|
سایه ها را میبینی. سایه های شوم بدبختی بر آسمان کوفه و کوفیان سایه افکنده و دارد همه را همچون دجال با پای خود به درون جهنم میکشد. نمیدانم چه میشود این کوفیان مال پرست و سست ایمان را. دلیلش را حسین فاطمه روز عاشورا فریاد خواهند کشید. سکه های زر ابن زیاد و سفره های میهمانیش کار خود را کرد. بلی. ابن زیاد به معجزه طلا ایمان دارد، لیکن معجزه طلای حرام واقعا خانمان سوز است. آری قرار بود آهنگران به تعداد زیاد شمشیر بسازند. حال نیز دارند همین کار را میکنند. اما آن کار کجا و این کار کجا. به گمانم معجزه و پول و طلا (آن هم از نوع حرامش) همیشه تاریخ کارساز است و حلال مشکلات. لیکن اینجا ایران است، نه کوفه. اینجا دیگر علی تنها نخواهد ماند. اینجا دیگر سپاه اسلام خریدنی نیست. اینجا دیگر معجزه ایست به نام بصیرت و تقوا که پوزه هرگرگ صفتی را به خاک خواهد مالید. آری اینجا سرزمین امام زمان (عج) است. آری اینجا ایران است. اینجا اگر کسی به علم و علمدار امام حسین (ع) جسارت کند اصلا فرصت خندیدن و هلهله کردن نمی یابد. او را سر جایش مینشانند. اینجا حتی به کسی اجازه نمیدهند کسی به عکس ولی امرشان توهین کنند. آنان که به خیال خام خود منتظر سرنگونی نظام و جسارت به نائب برحق امام زمان (عج ) و اتمام حکومت اسلامی بودند، به سختی ادب شدند. اینجا حتی اگر کسی چند دوره رئیس مجلس باشد و رئیس جمهور و حتی رئیس مجمع..... و بخواهد مقابل رهبر این مملکت سر علم کند، بازهم با همین مردم طرف است. حتی اگر کسی نخست وزیر یک مملکت باشد و علیه نظام گامی بردارد، با چنان پاسخی مواجه میشود که مجبور میشود در لانه خود بخزد و گاهی به سبب اعلام زنده بودن، چند کلمه ای پشت سرهم کند و به اسم بیانیه چاپ کند. آری اینجا کسی با معارض و معاند و مخالف نظام شوخی ندارد. پیر و جوان و دختر و پسر هم ندارد، شکل و قیافه و باحجاب و بی حجاب هم ندارد. مردم هرچه باشند، پای انقلاب و نظام و رهبر و دین و امامانشان ایستاده اند و باید بدانند آن احمقها و کوتاه نظرانی که میخواهند سفره دین را از این کشور برچینند که اگر رهبر این مردم اجازه میداد، مردم همان اوایل سفره شان را جمع میکردند. پس به قول معروف: خدا روزیتان را جای دیگر حواله کند دمتان را روی دوشتان بگذارید و دست از سر این نظام و این مردم بردارید که دفعه بعد معلوم نیست این مردم حوصله وراجی هایتان را داشته باشند.
خداوندا! چقدر مهربانی و رحم دل و دوستدار بندگانت، خصوصا آنانکه و عاصی بوده اند و حال از عصیان خویش پشیمان . و چه مهربانند بندگان مخلَص تو. تا جایی که آنکه راه حسین فاطمه (ع) (همانکه تمام بالاییان و زمینیان به بالا رسیده، او را دوست دارند، تاجایی که بیخبران در این راه گمان کفر میبرند) را بست و آب را بر یارانش حرام کرد، را لیاقت شهادت میدهی. آن هم چه شهادتی. در رکاب مولایمان حسین (ع). خدایا میشود ما هم لیافت توبه حر گونه بدهی و همچون حر آزادمان کنی از بند دنیا و دنیاییان. اگر مشتاقان حسین فاطمه علیهاسلام اینگونه در تمام نقاط دنیا پراکنده اند و شیعه و سنی و مسلمان و مسیحی و یکتاپرست و غیر یکتاپرست هم ندارد به سبب همین مهربانی و عطوفت امام حسین (ع) است که در روز عاشورا حتی راضی نمیشد دشمنانش دست خالی از پیشش بروند و حتی انگشترش را بخشید. بماند از این همه بی حیایی و نمک نشناسی دشمنان! کجا پیدا میکنید همچنین آقای مهربانی را؟ کجا میتوان چنین عطوفتی را که ماشی از عطوفت خداست را یافت. چگونه میتوان این همه مهربانی و عطوفت را رها کرد و ارباب دیگری را که جز کینه ورزی و گرگ صفتی نمیتوان از او یافت را نوکری کرد؟ حیف نیست این همه نوکری انگلیس روباه صفت و آمریکای جهانخوار را میکنید؟ به خود بیایید این خوابان در غفلت همیشگی و بدانید آنجا که شما حد نوکدی را به جای آوردید و عمر سیاسیتان پایان یافت، سرنوشتی بهتر از صدام را جستجو مکنید.
خداوندا! در عجبم از کسی است که تمام مصیبتهای این ایام و ایام بعد از آن روی دوشش سنگینی میکند و کمرش را خم کرده و گیسوانش را سفید. بازهم شاکر است . به گمانم کوفیان گرگ صفت، کور بودند. هم دلشان کور بود و چشمانشان. آخر مگر میشود این همه مظلومیت را دید و حتی تحملش کرد. چه رسد به اینکه در رکاب عاملان این ظلم عظیم خادمی کرد. آری میشود. همین زمان را بنگر. چگونه افرادی که خود را خدمتگذار نظام میدانند و می نامند، با پای خود به درون چاه میروند و چگونه خود را به کوری و کری میزنند و شده اند عاملی برای یزیدان زمان کنونی. چگونه خود را در پای گرگ صفتان کنونی جهان خار و ذلیل کرده اند و دم تکان میدهند برای آنان تا بلکه لبخند رضایتی بر لبان آنان ببینند. وای بر احوالتان.
اینجا ایران است. سرزمینی که 8 سال با دست خالی در برابر تمام کفر قد علم کرد و هنوز که هنوز است انگشت بر دهان به اصطلاح ابرقدرتهای جهان مانده است. اینجا سرزمینی است که هر کس با هر عقیده و سلیقه و قیافه ای که باشد ذره ای تحدی به خاک میهنش را برنمیتابد و دست همه زورگویان را کوتاه میکند. آری اگر شماهایی که ادعایتان گوش فلک را پرکرده است و برای غلبه بر ترس خود از ایران هر از چندگاهی داد و هوار راه می اندازید که باید به ایران حمله کرد، از این مردم نمی هراسیدید، به جای رجزخوانی تا کنون هزاران دفعه حمله کرده بودید. میدانید که با کوچکترین تعرضی مردم ایزان بار دیگر شما را سرجایتان خواهند نشاند. مردم ایران از این رجزخوانی ها و قلدرگریهایتان هیچ واهمه ای ندارند. چون میدانند که همه توخالی و پوشالی است. پس سرجایتان بنشینید و پایتان را از گلیمتان درازتر نکنید که اگر غیر این کنید، به سرنوشت انگلیس دچار خواهید شد.