وبلاگ :
و قال اركبوا فيها بسم الله مجراها و مرساها إنَّ ربي لغفورُ رّحيم
يادداشت :
دل دردهاي شب امتحان و افسر جنگ نرم
نظرات :
0
خصوصي ،
3
عمومي
نام:
ايميل:
سايت:
مشخصات شما ذخيره شود.
متن پيام :
حداکثر 2000 حرف
كد امنيتي:
اين پيام به صورت
خصوصي
ارسال شود.
+
محسن
ببخشيد جوابتونو نديده بودم. اما بعد... به هم اسم من راي داده بود اين جور كه تو اتاق بسيج گفته. البته منم نبودم. اما به نظر من او داره تز وابستگي دولت به نفت رو نقد ميكنه. توي اين زمنيه خاتمي و احمدينچاد برابرند و البته هاشمي از اونها بهتر بوده... بعد هم چون رهبري گفته نظرش نزديكتره، تازه اونم تو سياست خارجي فقط، بايد بگيم باب نقد بسته س؟! مخلص
پاسخ
بسم الله ... سلام ... حرف اصلي و قضاوت اصلي من در نوشته و نظرم با رضا اميرخاني نيست، كه گفته ام حتي نفحات نفت را تقريبا نخوانده ام. حرفم آنجاست كه مسئله مرا بياد آن ميندازد كه افرادي بيشتر دنبال حرف زدن و نقد كردن و بيان مشكلاتند، و در كنارش شرايطي كه هست را بيان نميكنند و ...مثلا (هرچند من از مديريت نفتي دفاع نمي كنم) اگر لازم باشد (كه هست) مديريت كشور از لحاظ اقتصادي از اين حالت سطحي و ضعيف اقتصاد نفتي خارج شود، چه چيزي بايد جايگزين شود؟! 2 پاسخ هست: 1- نظام به هم پيوسته تر و (ظاهرا)محكتري برا اساس اقتصاد سكولار غرب، كه اگر اعتقاد به اقتصاد اسلامي داشته باشيم به معنايي نتيجه ميشود بيشتر تنيدن تار دور خود و دست و پاي خود را بسته تر كردن. 2- اقتصاد اسلامي كه هنوز در طراحي و پياده سازيش عقبيم و خيلي چيزي دستمان نيست كه پياده اش كنيم. نتيجه ميشود كج دار و مريض اندكي غربي اش را خوردن و اندكه پياده كردن آنچه دارد طراحي ميشود. نتيجه اين هم ميشود چيزي كه نمي توان به آن هنوز گفت يك سيستم و نظام. نتيجه ميشود كه دولت نهم كه معاون اولش را را مديرگ روه اقتصاد موسسه امام خميني گذاشته، ميشود دولت دهمي كه ناچارا تيم اقتصادي قوي و منسجم، ولي با نگاه اقتصاد ليبرال ميبندد و قس علي هذا... / و مشكل بزرگي اين وسط هست كه عده اي فقط نقد ميكنند و عده اي هم كه بايد كار علمي كنند و توليد هنوز توليد نكرده اند و همه كاسه و كوزه ها ميشكند سر مجري كه نمي خواهد سيستم را بسپرد دست نظام فكري طاغوتي و البته من هيچ كجايي انگفتم باب نقد بسه شد كه خود از منتقدينم ولي بسياري نقدها را با توجه به شرايط و منصفانه نميبينم. يا علي